آخرین مطالب
امکانات وب
پشت پر چين زمان مي ايستي ، در ايستگاه خاطرات توقف مي کني .. عطر دل انگيز باران ، طراوت ياد سبزه هاي خاطرات که هرگز دلت راضي نشد گره بزني تا نکند گره غم به نگاهش بيفتد .. نسيم دلتنگي آرام آرام وزيدن مي کند .. تنها فصل بهار را مي شناسد و از کتاب ق سکوت سرد سوختن ......
ما را در سایت سکوت سرد سوختن ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : edaltangam9 بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:22
در همهمه ي بي صداي بادها در هم مي شکند تلنگر فريادها ... و ان طرفتر چشمه ي مهتاب جان مي دهد به دل باران ... بهار را گريزي نيست ، زمستان فصل سرد عاطفه هاست ... خوشه هاي مزرعه ي دل، داس خزان مي خورد از تند باد هاي زمان ... اواز گنجشککان ... ل سکوت سرد سوختن ......
ما را در سایت سکوت سرد سوختن ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : edaltangam9 بازدید : 37 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:22
گنجشککي آرام به زخم سايه هاي تيز باران پناه گرفت در انزواي ثانيه ها ....غرش رعد چتر بهار را ربوده بود ....بيد مجنون تبر به دست زخم مي زد انديشه ي کودک صحرا را ... جوي در گذر بود ،واژه ها تنيده در هم و سکوت آغوشي گسترده بود به وسعت تمام فريادها سکوت سرد سوختن ......
ما را در سایت سکوت سرد سوختن ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : edaltangam9 بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:22
آسمان خسته و دلتنگ ديگر مردمک چشمهايش شوق خورشيد را به تماشا نمي نشيند .. آن روز که صياد روزگار کبوتر رهايش را در اسارت به بند زمان کشيد ؛ به انتظاري سردرگم ؛ سالها جستجو گري بي پلک در دل شبهاي خاموش بود ... گاه نشان گمشده اش را از سپ سکوت سرد سوختن ......
ما را در سایت سکوت سرد سوختن ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : edaltangam9 بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:22